علمی-اجتماعی
پنج شنبه 22 فروردين 1392برچسب:, :: 13:19 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی

آن یا آنو یکی از خدایان میان رودان است.در اسطوره‌ها وی را خدای آسمان دانسته اند، همچنین وی سازنده اوروک بوده است.وی پدر ایشتر است.او دستور آفریدن همزادی برای گیلگمش را که همان انکیدو است را به ارورو می‌دهد.

پنج شنبه 22 فروردين 1392برچسب:, :: 13:11 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی

 

انجام حرکات بدن در یک جانور پرسلولی فقط بر عهده ماهیچه‌ها نیست

 

و جانوری که تنها از ماهیچه‌های خود برای حرکت کردن استفاده کند،

 

حرکاتش بسیار کند خواهد بود. در عوض جانورانی که برای ماهیچه‌های

 

خود تکیه‌گاهی دارند حرکتشان هم به نسبت سریع است این تکیه‌گاه را

 

اسکلت می‌نامند. جانوران دارای اسکلت خارجی معمولا جثه‌های

 

کوچکی دارند. در عوض امروزه بزرگترین جانوران کره زمین مانند فیل

 

دارای اسکلت داخلی هستند جنس اسکلت داخلی از استخوان یا

 

غضروف و یا هر دو باهم است.

 

پنج شنبه 22 فروردين 1392برچسب:, :: 13:5 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی

استخوان آهیانه

این استخوان قسمتهای طرفی و سقف جمجمه را می‌سازد، این استخوانها که با یکدیگر مفصل شده‌اند، در جلو با استخوان پیشانی و در عقب با استخوان پس‌سری ، مفصل می‌گردد.

استخوان گیجگاهی

این استخوان در طرفین جمجمه قرار دارد و در تشکیل قسمت جدار طرفی و قاعده کاسه سر شرکت می‌کند. دستگاه شنوایی - تعادلی بدن در ضخامت آن قرار دارد.

استخوانهای زوج صورت

استخوانهای فک فوقانی

وقتی در خط وسط با یکدیگر مفصل می‌شوند آرواره فوقانی را تشکیل می‌دهند. هر استخوان فک فوقانی در تشکیل حفرات بینی ، دهان ، کف کاسه چشم شرکت دارد. این استخوان دارای یک تنه است که بزرگترین سینوس صورت را دربرمی‌گیرد و دهانه آن به حفره بینی باز می‌شود. این استخوان دارای 4 زایده است که مهمترین آنها ، زایده کامی است که سطح فوقانی آن قسمت اعظم کف حفره بینی را می‌سازد، سطح تحتانی در تشکیل سقف دهان و قسمت قدامی آن در تشکیل کام سفت ، شرکت دارد.

استخوانهای کامی

در بخش خلفی حفره بینی و در عقب فک فوقانی قرار دارد. هر استخوان در تشکیل جداره خارجی و کف حفره بینی ، سقف دهان و کف کاسه چشم شرکت دارد.

استخوانهای گونه

در طرفین صورت قرار دارد و برآمدگی گونه را می‌سازد. هر استخوان گونه در تشکیل جدار خارجی چشم و برجستگی گونه‌ای ، شرکت می‌کند.

استخوانهای بینی

دو استخوان کوچک و تقریبا چهار گوش هستند. از نظر شکل و اندازه در افراد مختلف متفاوت‌اند. اتصال استخوانهای بینی بهم پل بینی را می‌سازد.

استخوانهای اشکی

کوچکترین و خرد شونده‌ترین استخوانهای جمجمه می‌باشند. این استخوان در تشکیل قسمتی از جدار داخلی کاسه چشم و جدار خارجی حفره بینی شرکت دارد. در بخش قدامی از سطح خارجی آن یک ناودان عمودی وجود دارد که جایگاه کیسه اشکی است.

استخوانهای شاخک تحتانی بینی

خمیده و نازک بوده به جدار خارجی حفره بینی می‌چسبد. بین شاخک تحتانی و جدار خارجی حفره بینی ، ماتوس تحتانی بینی قرار دارد که مجرای اشکی بینی به داخل آن باز می‌شود.

استخوانهای فرد صورت

استخوان تیغه بینی

استخوان نازک ، پهن و ذوزنقه ای شکل است که قسمت خلفی دیواره میانی بینی را تشکیل می‌دهد. نیمه فوقانی کنار قدامی آن با تیغه عمودی اتموئید (پرویزنی) و نیمه تحتانی آن با غضروف تیغه بینی مفصل می‌شود. کنار خلفی آن آزاد بوده و سوراخهای خلفی بینی را از هم جدا می‌کند.

استخوانها فک تحتانی

بزرگترین و قویترین استخوان صورت است که به تنهایی آرواره تحتانی را می‌سازد و با استخوانهای گیجگاهی مفصل می‌شود. دارای تنه نعل اسبی شکل و دو شاخه می‌باشد. در کنار فوقانی تنه حفراتی برای دندانها وجود دارد. شاخ فک تحتانی از انتهای خلفی تنه به سمت بالا در هر طرف کشیده می‌شود و مهمترین زایده آن زایده کوندیلار که از طریق یک دیسک غضروفی لیفی با استخوان گیجگاهی مفصل شده و تنها مفصل متحرک جمجمه را ایجاد می‌کند.

ملاجها و استخوان های لامی

ملاجها فضای نرم غشایی موقتی در استخوانهای سر هستند که در ابتدای تولد وجود دارند که بعد از تولد بسته می‌شوند. استخوان لامی در زیر زبان و بالای حنجره قرار دارد و شکسته شدن آن سبب انسداد راه هوایی می‌شود.

 

 

 

 

پنج شنبه 22 فروردين 1392برچسب:, :: 13:4 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی

 

استخوان پیشانی

این استخوان دارای یک صفحه افقی و یک صفحه عمودی است. بخش عمودی ، پیشانی و جدار قدامی کاسه سر را می‌سازد. سطح برونی این بخش محدب است و روی آن برآمدگیهای پیشانی دیده می‌شود. در زیر این برآمدگیها ، قوسهای ابرویی وجود دارد. سطح درونی بخش عمودی دارای چینهایی است که مربوط به چینهای نیمکره‌های مغزی است. بخش افقی این استخوان در تشکیل حفره مغزی قدامی و بخش برونی آن در تشکیل سقف کاسه چشم شرکت می‌کند.

استخوان پرویزنی

این استخوان در قسمت قدامی قاعده جمجمه و در زیر استخوان پیشانی و قدام استخوان اسفنوئید قرار دارد. دارای یک صفحه سوراخدار به نام صفحه غربالی ، یک تیغه عمودی و دو توده طرفی است . صفحه غربالی بخشی از سقف حفره بینی را می‌سازد، توده‌های طرفی در تشکیل جدار خارجی حفره بینی و جدار داخلی حفره کاسه چشمی شرکت دارند.

استخوان شب پره

این استخوان در قاعده جمجمه قرار داشته و در تشکیل حفره مغزی قدامی ، میانی و خلفی شرکت دارد. این استخوان دارای قسمتهای زیر است: تنه که در تشکیل جایگاه غده هیپوفیز و سقف حفره بینی و حلق شرکت دارد، دو بال بزرگ که دارای سوراخهایی است برای عبور عصب ماگزیلاری و عصب ماندیبولار و شریان پرده مغزی میانی ، دو بال کوچک که محل عبور عصب بینایی است و دو زایده پتریگوئید که از طرفین سطح تحتانی تنه به طرف پایین کشیده شده‌اند.

استخوان پس سری

این استخوان قسمت خلفی سقف و قاعده جمجمه را تشکیل می‌دهد. این استخوان در سر سوراخ بیضی شکل را احاطه می‌کند که از طریق آن حفره جمجمه‌ای خلفی با مجرای مهره‌ای ارتباط دارد. این استخوان دارای یک صدف است که 4 تا حفره دارد، دو حفره پایینی با نیمکره‌های مخچه مجاور بوده و دو حفره بالایی با نیمکره‌های مخچه مجاور بوده و دو حفره بالایی با نیمکره‌های مغز مجاور هستند. در طرفین سوراخ بیضی توده‌های طرفی وجود دارد که دارای کانال زیر زبانی است که عصب زیر زبانی از آن عبور می‌کند.

 

پنج شنبه 22 فروردين 1392برچسب:, :: 13:0 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی

 

استخوان جمجمه اسکلت استخوانی سر و صورت را در مجموع جمجمه (Skull)می‌گویند که مغز درون آن قرار گرفته است.

جمجمه بدون در نظر گرفتن استخوان متحرک فک تحتانی ، کرانیوم نامیده می‌شود. کرانیوم از دو بخش تشکیل شده است. جمجمه مغزی که بخشی از جمجمه است که وظیفه حفاظت از مغز را بر عهده دارد. و قسمت دوم استخوانهای صورت ، در جلو و پایین جعبه مغزی قرار گرفته است و اسکلت صورت را می‌سازد. استخوانهای جعبه مغزی 8 عدد هستند 4 عدد فرد و میانی و 2 عدد زوج و طرفی هستند. استخوانهای صورت 14 عدد هستند که 6 عدد زوج و 2 عدد فرد هستند.

در مجموع 22 عدد استخوان ، جمجمه را تشکیل می‌دهند. در ضخامت برخی از استخوانهای سر و صورت حفرات تو خالی هوایی به نام سینوس وجود دارند که به حفره بینی مرتبط هستند. غیر از مفصل گیجگاهی فکی که تنها مفصل متحرک جمجمه است بقیه استخوانها از طریق مفاصل لیفی به یکدیگر متصل هستند.

 

پنج شنبه 22 فروردين 1392برچسب:, :: 12:56 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی


• هر روز مجموعا یك لیوان شیر یا ماست، حتما میل كنید.
• سه نوبت در هفته و هر نوبت یك قاشق بزرگ روغن زیتون روی سالاد اضافه كنید.
• سهمیه روزانه مصرف قند 5 حبه  باشد.
• یك حبه قند = 6عدد توت = 6عدد مویز = 2  عدد پولكی = 12 عدد كشمش
• 2 حبه قند =1 عدد خرما
• 3 حبه قند =1 شكلات كوچك

صبحانه:
یك كف دست نان + یك قاشق مرباخوری عسل یا مربا + 30 گرم پنیر + یك استكان چای شیرین
• یك كف دست نان = 30 گرم نان = 20 گرم نان خشك = 5 عدد بیسكوئیت متوسط = 2 عدد بیسكوئیت مادر = 2 عدد شیرینی زبان كوچك = 3 عدد بیسكوئیت ساقه طلایی
   ساعت 10 صبح: چای + یك عدد میوه
   قبل از ناهار: دو لیوان آب + یك عدد سیب با پوست

 

 

ناهار:
شنبه: یك كف دست نان + سالاد + یك عدد دلمه یا یك عدد كوفته
یكشنبه: یك كفگیر برنج + سالاد + یك قطعه متوسط مرغ یا ماهی
دوشنبه: یك كف دست نان + سالاد + یك عدد كتلت یا معادل آن كوكو
سه شنبه: یك كفگیر برنج + سالاد + گوشت خورشت متوسط یا یك سیخ  كباب برگ
چهارشنبه: یك كف دست نان + سالاد + سه چهارم سیخ كباب  برگ یا 2 عدد تخم مرغ
پنج شنبه: یك كفگیر برنج + سالاد + یك قطعه متوسط مرغ یا یك و نیم كفگیر عدس پلو
جمعه: یك كف دست نان + سالاد + یك قطعه كوچك مرغ یا ماهی
عصرانه چای + یك عدد میوه


شام:
شنبه: یك كف دست نان + یك قاشق غذاخوری سالاد الویه
یكشنبه: یك كف دست نان + 30 گرم پنیر + 3 عدد گردو
دوشنبه: یك كف دست نان + سالاد + یك قطعه كوچك ماهی یا مرغ
سه شنبه: نصف پیتزا یا (3 سیخ جگر + یك نان ساندویچی) + سالاد
چهارشنبه: دوسوم لیوان عدس پخته یا یك لیوان شیر + 2 عدد نان سوخاری
پنجشنبه: دوسوم لیوان لوبیا چیتی پخته یا سوپ جو + سالاد
جمعه: 3 عدد سیب زمینی متوسط + سالاد یا دو عدد لبو متوسط +  سالاد

جایگزینی برای شام: می توان بجای همه شامها، یك لیوان شیر + دو عدد نان سوخاری یا نان و پنیر و هندوانه یا نان و پنیر و انگور یا نان و ماست و خیار یا بورانی اسفناج با همان اندازه نان استفاده گردد.

• 1گر سابقه ناراحتی معده ندارید، حتما 2 قاشق غذاخوری آب لیمو به آب ناشتا اضافه كنید.
• روی سالاد میتوانید آب لیمو، سركه استفاده كنید و از مایونز خودداری كنید.
• می توانید به جای یك عدد كوفته، دلمه، كوكو یك قطعه گوشت كوچك بخورید.

غذاهای آزاد:
آبلیمو ترش، گوجه فرنگی، چای، قهوه، انواع سبزیجات، انواع ادویه و قند ساخارین و اسپارتام و نوشابه رژیمی و سالاد


غذاهای ممنوع:
شكر، مربا، عسل، شكلات، شربت، میوه كنسرو شده، كمپوت، شیرینی‌ها، لیمونادها، نوشابه، بیسكوییت ها، آبمیوه‌های شكر دار، كیكها، كلوچه و...


نكات مهم
1- آهسته بخورید. 2- لقمه های كوچكتر بردارید. 3- از قاشق كوچكتر برای مصرف برنج استفاده كنید. 4- بعد از تمام شدن سهمیه غذا از سر سفره غذا برخیزید. 5- نوشیدن آب اجباری است.  

 

یك واحد میوه:
یك عدد: سیب متوسط، یك پرتقال متوسط، انار، گریپ فروت، لیمو شیرین، هلو
دو عدد: نارنگی متوسط، كیوی، خرمالو
سه عدد: انجیر، سیب گلاب

چهار عدد: زردآلو، خرما، ازگیل
نصف:موز، انار بزرگ، پرتقال تامسون

یك لیوان: گوجه سبز، توت فرنگی، گیلاس، چغاله بادام، آلبالو
یك ونیم لیوان: طالبی، هندوانه، خربزه


گوشتها:
گوشت گوسفند:

قطعه كوچك: گوشت خالص بدون چربی به اندازه یك تخم مرغ كوچك.

قطعه متوسط: گوشت خالص بدون چربی به اندازه یك تخم مرغ بزرگ.

قطعه بزرگ: دو قطعه گوشت خالص بدون چربی به اندازه یك تخم مرغ كوچك

 

گوشت مرغ:

قطعه كوچك: ران یا سینه مرغ یك كیلویی 
قطعه متوسط: ران یا سینه مرغ  5/1 كیلویی
 قطعه بزرگ: ران یا سینه مرغ 2 كیلویی


ماهی:

 قطعه كوچك: قطعات 12*12 سانتیمتر

قطعه متوسط: 5/1 برابر قطعه كوچك

و قطعه بزرگ: 2 برابر قطعه كوچك

 

پنج شنبه 22 فروردين 1392برچسب:, :: 12:53 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی

فیزیولوژی یکی از مهمترین شاخه‌های بیولوژی است که به مطالعه اعمال حیاتی موجود زنده ، اندامها ، بافتها ، سلولها و عناصر سلول می‌پردازد. برای درک عمیق اعمال حیاتی ، سعی می‌گردد که خواص و روابط بین این اعمال و تغییراتشان در محیط‌های مختلف و یا در شرایط گوناگون موجود زنده مورد بررسی قرار گیرد. فیزیولوژی ، تکامل و توسعه این اعمال در یک گونه و در یک موجود زنده و همچنین تغییرات و تطابق آنها با شرایط محیطی متغیر را مورد مطالعه قرار می‌دهد.

طبقه بندی فیزیولوژی

1.      فیزیولوژی عمومی :

فیزیولوژی عمومی قوانین حاکم بر پاسخ ماده زنده نسبت به تاثیرات محیطی و فرایندهای حیاتی موروثی ، همچنین پدیده‌هایی که موجود زنده را از غیر زنده متمایز می‌سازد، را مورد مطالعه قرار می‌دهد. از شاخه‌های فیزیولوژی عمومی می‌توان فیزیولوژی سلولی را نام برد.

2.      فیزیولوژی مقایسه‌ای :

فیزیولوژی مقایسه‌ای ویژگی خاص یک عمل را در گونه‌های مختلف و در یک گونه در مراحل مختلف تکامل فردی مورد بررسی قرار می‌دهد. هدف نهایی فیزیولوژی مقایسه‌ای که اکنون به فیزیولوژی تکاملی تغییر نام یافته است، مطالعه قوانین تکامل عملکردهای فردی و گونه‌ای است. به غیر از فیزیولوژی عمومی و تکاملی شاخه‌های دیگری مثل فیزیولوژی رده‌های جانوری یا گروههای جانوری (نظیر جانوران مزرعه ، پرندگان ، حشرات) و یا فیزیولوژی گونه‌های خاص (نظیر گوسفند و گاوها) و یا فیزیولوژی اندامهای داخلی (مثل کبد ، کلیه ، قلب) و فیزیولوژی بافتها (مثل بافت عصبی و عضلانی) وجود دارد.

3.      فیزیولوژی تخصصی :

به شاخه‌هایی از فیزیولوژی که به مطالعه عملکرد خاصی می‌پردازند (مثل فیزیولوژی گوارش یا گردش خون) و اغلب به عنوان رشته مشخصی از علوم نیز شناخته می‌شوند، فیزیولوژی تخصصی می‌گویند. به تعداد گروههای مختلف موجودات زنده ، اندامها ، بافتهای مختلف و فعالیتهای گوناگون حیاتی ، فیزیولوژی تخصصی وجود دارد. فیزیولوژی انسان و جانوران عالی‌تر نیز از شاخه‌های فیزیولوژی تخصصی است که زیاد مورد مطالعه قرار گرفته است.

فیزیولوژی انسانی به شاخه‌هایی مانند فیزیولوژی کار ، فیزیولوژی تمرینات بدنی و ورزش ، فیزیولوژی تغذیه و ... تقسیم می‌شود.

4.      فیزیولوژی پاتولوژیکی :

شاخه‌ای تخصصی از فیزیولوژیست است که با مسائل خاص خود از فیزیولوژی طبیعی که فرایندهای حیاتی را در فرد سالمی بررسی می‌کند، مشخص می‌شود. در این شاخه از فیزیولوژی قوانین حاکم بر علت توسعه و دوره فرایند (پاتولوژیک) در موجود زنده مورد مطالعه قرار می‌گیرد، یعنی به مطالعه پدیده‌های اختصاصی که فعالیت حیاتی موجود بیمار را از فرد سالم مشخص می‌سازد، می‌پردازد.

فیزیولوژی علمی تجربی است و فیزیولوژیست مشاهداتش را به صورت کمی و کیفی بیان می‌کند. فیزیولوژیست برای ثبت و اندازه گیری مشاهداتش از ابزارها و دستگاههای خیلی پیچیده استفاده می‌کند. این دستگاههای خیلی حساس و دقیق که توسط فیزیولوژیست‌های مدرن بکار می‌روند، سبب بالا رفتن قدرت تفکیک اندامهای حسی می‌شوند. فیزیولوژزیست‌ها فقط به مشاهده تنها اکتفا نمی‌کنند، بلکه تلاش می‌کنند علت و چگونگی وقوع فرایندهای فیزیولوژیک را کشف نمایند.

تجربیات فیزیولوژی به اشکال خیلی متفاوت انجام می‌گیرد. اعمال حیاتی را می‌توان با تغییر عوامل محیطی ، یا با قطع کامل اندام یا پیوند اندام ، قطع عصب و رگ اندام ، فیستول گذاری و کاتترگذاری و استفاده از محرکهای گوناگون مورد مطالعه قرار داد. تجربیات فیزیولوژی به دو صورت تجربه آنی و تجربه زمان‌بر انجام می‌شود. این تجربیات بیشتر بر روی جانوران صورت می‌گیرند تا انسان. امروزه نتایج مهم و قابل توجهی توسط کامپیوترهای مدرن بدست آمده است.

 

 

 

پنج شنبه 22 فروردين 1392برچسب:, :: 12:50 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی

اصول و نکات آن را به ترتیب ذکر می کنم :

 

۱- لباسی راحت تن کنید.لباس گرانقیمت ، زخیم و یا کثیف تن نکنید . از پوشیدن جوراب خودداری کنید.

۲-مکانی خلوت که کسی مزاحمتان نشود را انتخاب کنید (این برای تمرکز حواس شخص مبتدی یست )

این مکان نه خیلی روشن باشد نه تاریک . بهتر است این مکان مرتب و خلوت باشد.جایی ساکت را انتخاب کنید یا زمانی که سکوت حکمفرما باشد.

۳-نه سیر سیر باشید نه گرسنه .( مثلا دوساعت بعد از خوردن وعده ی کاملی غذا)

مراقبه حین خستگی یا خواب آلودگی کم اثر است همیشه با نشاط  به مراقبه اقدام کنید.

۴-دماغتان را خوب بگیرید  و چند بار خوب فین کنید تا مشکلی در تنفس نداشته باشید.

۵-یک تشکچه ضخیم یا پتویی دولا را روی زمین پهن کنید و روی آن متکایی معمولی که با آن می خوابید را روی آن قرار دهید .در معبد ذن به تشکچه ذانیکو و به متکا یا کوسن که گرد است ذافو می گویند.ذانیکو برای این است که پاهایتان بر اثر بودایی نشستن درد نگیرد و ذافو برای این است که ستون مهره ها و بدنتان  حین مراقبه در وضعیت تعادل باشد .طوری که قاعده ستون مهره هایتان بر مرکز متکا قرار بگیرد روی متکا بنشینید و پاهایتان را به شکل لوتوس و یا نیمه لوتوس یا به شکل معمولی یعنی به همان شکلی که سر سفره می نشینید قرار دهید. (اگر قادر به نشستن در وضعیت لوتوس یا نیمه لوتوس هستید حتما آن را انجام دهید)

کمر و سینه تان را به جلو متمایل کرده  و راست نگه دارید طوری که نیم تنه شما کاملا در امتداد گردن  یعنی بدون خمیدگی قرار گیرد.حال  شانه هایتان را بندازید و سرتان را طوری نگه دارید که گویی دارید به چهره شخص روبرویتان که درست  هم قد شماست  نگاه می کنید .نشستن درست آن است که اولین و آخرین مهره ستون فقرات شما در یک خط صاف شاغول شده باشد.

۶-وقتی بودا شروع به انجام مراقبه کرد از روش یوگیست ها استفاده کرد آنها با انگشت سبابه و شصت دایره ای درست می کردند و دستانشان را بر سر زانوان قرار می دادند(همان چیزی که اکنون نیز مرسوم است ) .اما بودا دریافت که این روش مناسب مراقبه های طولانی نیست و تنها برای کسانی مناسب است که مدیتیشن های کوتاه و متوسط انجام می دهند زیرا بعد از حدود یک ساعت دستانتان خواب می رود و حواستان پرت می شود و از همه مهمتر اینکه بودا دریافت بهترین وضعیت مراقبه این است اعضای بدنتان را تا آنجا که مقدور است به خودتان نزدیک کنید تا تمرکزی قوی تر و تسلط بیشتری بر بدن و ذهن خود داشته باشید برای همین شیوه یوگا را کنار گذاشت و" کاسمیک مودرا "یا "هوکایی جوین" را ابداع کرد . اما شرح قرار گرفتن دست ها به روش بودا:

دست راستتان را وقتی کف آن رو به بالاست بر پای چپ قرار دهید و کف دست چپ را که آن هم رو به بالاست روی دست راست .حالا نوک انگشتان شصت را به هم تماس دهید .در این وضع انگشتان شما در برابر ناف قرار می گیرند و کمی از شکم فاصله دارند .می توانید با استفاده از یک حوله کوچک که زیر دستتان قرار می دهید جای دستانتان را به خوبی مستقر کنید.

اما شما می توانید هر شیوه ای را که با آن راحت هستید را انتخاب کنید.

۷-دهانتان را ببندید و زبانتان را به کام بچسبانید تا دهان از هوا خالی شود.

۸- در معبد ذن چشمها موقع مراقبه به حالت نیمه باز است اما شما چون  در معبد ذن زیر نظر استاد نیستید که مراقب حالات شما باشد می توانید به روش دیگر چشمان خود را ببندید تا حواستان دائم پرت نشود  این کار گرچه از نظر استادان بودایی درست نیست اما به تجربه ثابت شده در جایی مثل ایران که مردمش به شدت برون گرا هستند و مراقبه برایشان غریب و سخت است بستن چشم ها بر جهان خارج تا مرحله ای که مبتدی احساس کند دیگر می تواند با چشم باز هم مراقبه کند جوابگو بوده است.تنها کسانی می توانند از ابتدا با چشمان باز مراقبه کنند که اراده و تسلطی کافی بر امر تمرکز دارند یا ذاتا درون انگارند و از درجه خودساختگی بالایی برخوردار باشند.رهروان ذن معمولا چنین کسانی هستند.

۹-شاید  بی اهمیت ترین کار در زندگی تنفس باشد چیزی که کمتر به  آن فکر می کنیم زیرا خودش به شکل ناخوداگاه انجام می شود اما بودا می گوید درست نفس کشیدن از مهمترین و اساسی ترین امور زندگی ست زیرا ریشه نابسامانی های جسمی و روحی ما ست زیرا آدمیان در حالت معمول درست و به اندازه نفس نمی کشند و اغلب نصفه و نیمه و سطحی تنفس می کنند و با این کار باعث می شوند اکسیژن کافی به بدن و مغز نرسد و بیماریها و نارسایی ها شروع به رشد کنند.

انسان دو گونه نفس می کشد زنانه و مردانه یا به عبارتی سطحی و دیافراگمی .

تنفس سطحی  این است که شخص سعی می کند برای بالا بردن حجم ریه شانه های خود را بالا و پایین ببرد که نادرست است و تنفس دیافراگمی  این است که شما پرده دیافراگم را که حایل بین شکم و ریه و به شکل نیم کره ای  که تحدب آن رو به ریه است را هنگام تنفس به پایین متمایل کنیم تا ریه جا باز کند و جا برای معده و روده کم شود.در این حالت شما نفسی کامل کشیده اید . امتحان و پیدا کردن دیافراگم کار سختی نیست به خاطر داشته باشید وقتی دیافراگمی نفس می کشید به جای اینکه سینه شما جلو عقب شود شکم شما به جلو و عقب می رود.

                                        

 

 حال تقریبا  برای مراقبه آماده شده اید .لحظاتی به این فکر کنید که چرا مراقبه می کنید .

 .

 

 

پنج شنبه 22 فروردين 1392برچسب:, :: 12:47 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی

یک بازدم عمیق و پس از آن دمی عمیق بکشید دهان را کمی باز کنید و با آرامش هوای بازدم را به  کمک تنفس شکمی و عضلات شکم خارج کنید پس از آن دهان را بسته و تنفس کنید . به این عمل کامل تنفس که به طریق تنفس شکمی هوا را از بینی می گیرید و به آرامی از دهان بیرون می دهید به ژاپنی کانکی ایس سوکو می گویند.
2- تمام توجه شما برای اولین بار در عمرتان خود خواسته به تنفس شما معطوف شده . به قول یک استاد ذن در این حالت فقط موجودی هستید که تنفس می کند و تمام ذهنش معطوف به تنفس اوست بدون هیچ تجزیه و تحلیل منطقی بدون هیچ فکری بدون هیچ هدفی بدون هیچ نگاهی به گذشته و آینده فقط سعی می کنید برای چند روز اول به تنفس خود نظم دهید با اینکه این کار هم به زودی از ذهن زدوده می شود.
3- وقتی می گوییم دم و بازدم خود را عمیق کنید بدان معنا نیست که به خود فشار بیاورید تا حجم ریه خود را بالا ببرید، نه !وقتی شما متوجه تنفس خود می شوید به نقایص تنفس خود پی می برید در این حالت سعی می کنید مقداری از آنچه هست بیشتر در تنفس عمیق بشوید.تنفس خیلی عمیق زود مبتدی را خسته و ناتوان می کند .این را بدانید گرچه تنفس شما با مراقبه عمیق تر شده اما فردی که در یک متری شما نشسته ابدا صدای تنفس شما را نمی شنود شما آرام و درست نفس می کشید .
4-در برخی معابد ذن تنها به رها سازی و هوشیاری و بیداری ذهن یعنی کاکو سوکو تاکید می شود اما شما لازم است ابتدا بدانید تمرکز و توجه که نقطه مقابل تحلیل و تفکر است چیست و آن را تجربه کنید .
خب می خواهیم ذهن خود را کنترل کنیم و برای همین باید ذهن را از حالت مقایسه و تحلیل و تفکر خارج کنیم یعنی کاری بکنیم که این ذهن بیمار چموش ارزشگذار پندارباف، دائم دو الی چند چیز را با معیارهای متزلزل و ناراست خود مقایسه نکند پنداره نبافد و مارا دچار رنج و اضطراب و اندوه نکند برای همین برای اولین بار با اراده  خود بر چیزی در وجود خود توجه و تمرکز می کنیم. فرق تفکر و مراقبه که بسیاری از مردم حتی برخی اساتید معنوی در نوشته هایشان این اشتباه را مرتکب می شوند همینجاست . تفکر یعنی سنجش دو الی چند چیز با هم اما مدیتیشن و مراقبه توجه و عنایت و تمرکز بر چیزی بدون هیچ سنجش و تجزیه و تحلیل منطقی است.اینجاست که ذهن به آرامش و سکون می رسد واز اینجاست که می توانیم ذهن را کنترل کرده و تربیت کنیم.
5- حالا به آرامی شروع به شمردن تنفس خود کنید :یک برای اولین دم ،دو برای بازدم ، سه برای دم بعدی ،همینطور تا شماره ده ، به ده که رسیدید دوباره از یک بشمارید بعد از چند بار مراقبه وقتی در شمردن دم و باز دم کاملا راحت بودید می توانید آنوقت فقط بازدم ها را بشمارید.
شیکان تازا یعنی فقط نشستن و فقط دانستن، ژرف ترین تمرین مراقبه و سخت ترین آنهاست .می نشینید و آگاه هستید که تنها تنفس می کنید نه هیچ چیز دیگر و تنها به عملی که در حال ارتکاب آن هستید به جان آگاه هستید.اما این کار حتی برای یک دقیقه هم سخت است زیرا افکار و خیالات طبق معمول به شما هجوم می آورند تا ذهن به اعتیاد همیشگی خود ادامه دهد اما شما بی توجه به افکار و امیال با لبخند تنها نفس را نظاره می کنید .
استاد ذن  آلبرت لو می گوید : استادان ذن برای کمک به ما برای اینکه هنگام مراقبه اسیر و گرفتار افکار و پنداره ها نشویم توصیه می کنند که نفس را دنبال کنید یا نفس را نظاره کنید هر دمی اولین و تنها دم است و هر بازدمی اولین و تنها بازدم . میان دم و بازدم شکافی نیست آنها یک دم و یک نفس اند.برای این کار لازم است که تمام مدت بیرون آمدن بازدم را دنبال کنیم تا جایی که دیگر ندانیم دم می زنیم یا بازدم .
5-استاد آلبرت لو می گوید بهتر است 3 ماه اول تمرین مراقبه نفس تان را بشمرید برای این کار همانطور که نفس را بیرون می دهید بشمارید "یک" و برای فرو دادن نفس بشمرید "دو" برای بازدم " سه" تا ده و باز دوباره  شروع به شمردن کنید شمردن باید با نفس همزمان باشد یعنی در تمام مدتی که دارید نفس را بیرون می دهید بشمارید: " یک" و تمام مدتی که دارید نفس را می دهید تو بشمرید "دو" تا آخر .اگر تمام توجه تان به این تمرین باشد و از آن به خوبی نتیجه بگیرید در اولین گام آرامش روح را حس خواهید کرد آرامشی عمیق و بی واسطه و بدون شرط خارجی. موفقیت شما در این نیست که درمدیتیشن از یک به ده برسید بلکه بیشتر در این است که صبور و پایدار هر روز در هر شرایط روحی و عصبی به تمرین مراقبه عمل کنید .نکته ای اساسی هم در شروع مراقبه وجود دارد و آن اینکه خود را گرفتار تجسم اعداد نکنید شمارش یک تا ده در تنفس مانند شمارش تاتی تاتی کردن کودکی یست که قادر به درست راه رفتن نیست به محض اینکه توانستید بر توجه کامل به تنفس خود مسلط شوید شمارش را فراموش خواهید کرد.
6- در طول مراقبه هرگز سعی نکنید به چیزهایی که به طور طبیعی به ذهنتان خطور می کند مقابله کنید و به آن واکنش نشان دهید .فرض کنید عاشقید و عشقتان را از دست داده اید و اندوه و فکر معشوق راحتتان نمی گذارد در این حالت در حالت مراقبه لبخند زده و مانند "مرده ای" که فقط نفس می کشد فقط به تنفس خود توجه کنید نه به اینکه نباید به معشوقه خود یا هر چیز عذاب آور دیگری فکر کنید. اگر بکوشید اندیشه ای را با اندیشه ای دیگر که ضد آن است پاک کنید در واقع ذهن را با چیز دیگری که خود پندار ساز است پر کرده اید و این کار پایانی نخواهد داشت .کتیبه ای درخشان ازمتون ذن هست که چون آفتابی در تاریکی ذهن می درخشد:


اندیشیدن به این که دیگر نمی خواهم به تو بیندیشم
باز هم به تو اندیشیدن است.
پس بگذار تا بکوشم تا نیندیشم
که نمی خواهم به تو بیندیشم.


افکار را به حال خود رها کنید و فقط روزی دوبار هر بار پانزده دقیقه مراقبه کنید .وقتی شما به تنفس خود توجه می کنید روح تان نفس راحتی می کشد.زیرا برای اولین بار وقتی بیدار هستید با اراده خودتان جریان رنج آور و عذاب آور ذهنتان را متوقف کرده اید و این سرآغاز تسلط بر ذهنی است که منشا همه رنج هاست.
7-وقتی شروع به مراقبه می کنید افکار به شما هجوم می آورند این مکانیزم ذهن است شما می خواهیددر بیداری  ذهن را خاموش کنید و به آن مسلط شوید اما ذهن هرگز چنین چیزی را نمی خواهد او می خواهد تا وقتی به خواب نرفته اید مدام به سنجش و ارزیابی دو الی هزاران چیز با هم ادامه دهد و موجبات تسلط خویش بر شما را ادامه دهد وقتی شما مراقبه می کنید موجودیت ذهن را به مخاطره انداخته اید .کدام ذهن؟ذهنی که تربیت نشده و در اختیار شما نیست و هر کاری خواسته با شما کرده است .مراقبه به یک معنا تسلط بر ذهنی است که کماکان بر شما مسلط است.
8- ذاذن اصیل ترین و قدرتمند ترین و بنیادی ترین  نوع مراقبه است .چرا؟ چون  کاملا درون انگارانه است یعنی توجه شما به چیزی از وجود شماست یعنی تنفس نه چیزی در بیرون از شما مثلا مراقبه شنیدنی ها و دیدنی ها یا ذکر کردنی ها  و چیزهای دیگر که شما را شرطی می سازند و اینکه در ذاذن یا مراقبه ژاپنی ذهن را با چیزی از جنس وجود خودتان کنترل و خاموش می کنید برای همین ذاذن بنیادی ترین نوع مراقبه است یعنی مادر همه مراقبه هاست من کسانی را دیدم که قبل از آنکه ذاذن را انجام دهند مثلا با مانترا یعنی جمله یا ترکیب واژگانی  که  ذهن با تکرار آن رو  به شرایط بهتر عصبی می رود خود را سرگرم کردند .نتیجه در نهایت خشنود کننده نیست مانترا با تمام فایده درخشانش عاملی خارجی است استاد آن را چونان دارویی که مختص شماست به شما می دهد .پس قطعا مراقبه با مانترا و هر چیز بیرونی دیگری با همه اهمیتشان مراقبه ای درجه دو خواهد بود .مراقبه اصیل مانند ذاذن شرط بیرونی ندارد شمایید و دم و بازدمتان که نشان زنده بودن شماست .پس اولین کارتان در معنویت یا در شفای ذهن یا تسلط بر آن مراقبه بر دم و باز دم باشد."ذاذن خیرگی به خویشتن است.ذاذن روبرو شدن با مرگ است مرگی که زندگی یست.
انسان موفق در معنویت کیست ؟ کسی که اولا به درستی و با تسلط مراقبه می کند .من با دوستداران فرقه های مختلف معنوی برخورد داشته ام ریکیست ها اکیست ها یوگیست ها بودیست ها ناوالیست ها و غیره.و میان آنهاتنها کسانی را مقتدر ،آگاه و با آرامش یافتم که قطعا مراقبه گرانی مقتدر بوده اند و هستند .چرا؟چون مراقبه یگانه شرط تسلط بر ذهن است و کسی که بر ذهن خود مسلط است بر جهان خود مسلط است و کسی که مراقبه نمی کند دوباره با همان ذهن نافرهیخته برای رسیدن به سعادت به عبد و بنده موجودی خارج ازخود که در کنترل اونیست  مبدل میشود.(مانند برخی از دوستان که تصور می کنند به صرف  سرسپردگی به آیینی مثل اکنکار یا ریکی و...و استفاده از شرایط غیر درون انگارانه و شریعت مدارانه آن به انسانی معنوی که به آرامش و آگاهی دست پیدا کرده اند تبدیل می شوند )یعنی اسیر دو موجود می شوند یکی ذهنشان یکی معبودشان .این سخن استادان ذن و سامورایی را درباره مقدس ترین وجود یعنی بودا را فراموش نکنید : "حتی اگر بودا بین تو و آگاهی قرار گرفت او را از میان بردار."
کسی که گمان کند  عشق به خدا یا بودا یا اکنکار یا ریکی یا هر معبود دیگری و عمل به ظواهر آن یا اندوختن اطلاعات صرفا باعث حلول آگاهی و اقتدار در وی میشود و او رابه انسانی فرهیخته بدل می کند همان اندازه فریب خورده است که انسانی معتاد به هرویین . مراقبه یگانه دروازه راستین اقتدار معنوی یست. بودا می گوید "جهان سراسر همه آن چیزی یست که ما می پنداریم "

برای تسلط بر جهان خویش باید بر خویش مسلط باشید و برای تسلط بر خویش بر پنداره های خویش و برای تسلط بر پنداره های خویش بر ذهن خویش.

 

پنج شنبه 22 فروردين 1392برچسب:, :: 3:29 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی

- رفتم داروخونه یه قرص ضد حساسیت گرفتم، تو عوارض جانبیش نوشته: سردرد، سرگیجه، نفخ، حالت تهوع، اختلال در خواب، دوبینی، اختلال در تشخیص، نارسایی کبد، نارسایی کلیه، نارسایی قلب، سکته قلبی، سکته مغزی، مرگ ناگهانی!

فکر کنم اگه سیانور می گرفتم، عوارضش کمتر بود.

    درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید.
    آخرین مطالب
    آرشيو وبلاگ
    پیوندهای روزانه
    پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان علمی-اجتماعی و آدرس shamila.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





    نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 23
بازدید هفته : 28
بازدید ماه : 203
بازدید کل : 3585631
تعداد مطالب : 14893
تعداد نظرات : 281
تعداد آنلاین : 1

<>