علمی-اجتماعی
|
|||||||||||||||||
یک شنبه 15 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 23:29 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
به غضنفر میگن چرا سي ديت انقدر خش داره ؟ ميگه:آخه زير قسمتهاي مهمش خط كشيدم ! یک شنبه 15 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 23:27 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
درمانگران هومیوپاتی پس از آنکه دارویی پسندیده را تشخیص دادند از بیمار میخواهند که پس از تجویز داروها از رژیم غذایی ویژهای در حین درمان بهره گیری کند دکتر هانمان برخی از غذاها و نوشیدنیها را بازداشته در حین درمان را چنین فهرست بندی کردهاست: از قهوه، چای گیاهی، مشروبات الکلی و مایعات عطرآگین دوری گردد گلهای خوشبو در پیرامون خانه فرد تحت درمان با داروها مجاورت پیدا نکند داروهای شوینده خوشبو دندان بهره گیری نشود اغذیههایی با ادویه های بسیار خوشبو وگیاهان دارویی خام مصرف نشود از مصرف مارچوبه، کرفس، پیاز، سیر، پنیر کهنه و گوشتها پرهیز گردد از قند و شکر سفید بهره گیری نگردد از اتاقهای گرم و لباسهای پشمی و زندگی در پیرامون بسته دوری شود از کاربرد هر گونه دخانیات و مواد مخدر خودداری شود از مصرف داروهای آنتی هیستامین، داروهای کورتون دار و پمادهایی مانند ویکس پرهیز گردد برای دستیابی به سلامتی کامل در درمان هومیوپاتی پنچ مرحله فوق در نظر گرفته شدهاست. البته امروزه با توجه به سوابق درمانی و مشاهدات بالینی دیده شده که مصرف هر یک از موارد فوق، تاثیر عمیق و به سزائی در روند بهبود ندارد و به عبارتی اینها توصیه هائی برای یک درمان بهینه بوده و عدم رعایت اغلب این موارد تاثیر زیادی در درمان ندارد بلکه صرفا اثر دهی دارو را افزایش میدهد یا بیمار را از لحاظ مزاجی در تعادل نگه میدارد تا سیستم ایمنی بدن بتواند به بهترین نحو ممکن تاثیرات شگرف خود را اعمال نماید. ساموئل هانمان شرایط یک درمان ایده آل را سه اصل بنیادی زیر میداند: درمانی سریع، ملایم (با کمترین عوارض جانبی) و پایدار یک شنبه 15 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 23:26 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
این داروها اکثراً منشا طبیعی دارند که بیش از ۷۰درصد از گیاهان، ۲۰درصد از عناصر کانیها و مواد طبیعی و مابقی از منشا حیوانی تهیه میشوند. داروهای هومیوپاتی با طیف وسیعی از رقت دارو (رقیق کردن دارو) تجویز می شوند. در اکثر موارد داروها با رقتهای بسیار بالا تجویز می شوند ولی رقتهای پایین و حتی خود عصاره اولیه دارو (محلول مادر) نیز در مواردی کاربرد دارند. این مطلب بیانگر این موضوع است که استفاده از رقتهای بالا (که اکثر انتقادهای موجود به هومیوپاتی به دلیل این موضوع است) جزو اصول هومیوپاتی نمی باشد و شیوه های متنوعی جهت تهیه وتجویز داروهای هومیوپاتی وجود دارد و گروهی از هومیوپات ها تنها داروهای با رقت پایین (زیر عدد آووگادرو) را تجویز می کنند. ساموئل هانمن "بنیان گذار هومیوپاتی" نیز در ابتدا با داروهای خام (رقیق نشده) بیماران را درمان می کرد وسپس به تجربه دریافت که رقیق کردن داروها (با شیوه خاص خودش) می تواند تاثیر بهتری از نظر درمانی و درضمن عوارض کمتری داشته باشد. اخیرا تحقیقات متعددی انجام شده که تاثیر داروهای با رقت بالا را تایید کرده اند که مشهورترین آنها توسط "لوک مونتانیه" ویرولوژیست معروف فرانسوی "کاشف ویروس ایدز و برنده جایزه نوبل" انجام شده است. روشهای مختلفی جهت تهیه داروهای هومیوپاتی وجود دارد و همان طور که در بالا ذکر شد حتی در مواردی از محلول مادر جهت درمان استفاده می شود و لیکن رایج ترین روش تهیه داروها روش سنتیمال (centimal)می باشد که در آن در هر مرحله از رقت یک به صد استفاده می شود که به شرح زیر می باشد. مادهٔ مورد نظر را درون الکل ۶۰٪ میریزند و در طی دو هفته آن را از صافی عبور میدهند. به مادهٔ بدست آمده، محلول مادر میگویند. برای کم کردن و در واقع از بین بردن مواد سمی آن، از محلول مادر یک قطره (cc ۱) برداشته و در ۹۹ قطره (۹۹ cc) آب میریزیم. با این کار، محلول ۰٫۰۱ بدست میآید. دوباره یک سی سی از این محلول را در ۹۹ سی سی آب میریزیم و این بار محلول ۰٫۰۰۰۱ بدست میآید. بین هر مرحله رقیق سازی، شیشه حاوی محلول را به تعداد ۱۰۰ الی ۲۰۰ بار با تکانهای شدید ضربهای به هم میزنیم. این عمل در تهیه داروهای هومیوپاتی از اهمیت ویژهای برخوردار است و تنها با رقیق کردن نمیتوان به قدرتهای بالاتر دست یافت. اگر به رقیق کردن محلول تا ۱۲ بار ادامه دهیم، محلول ۱۰ به توان منفی ۲۴ به دست میآید که از عدد آووگادرو کوچکتر میشود. که این بدین معنی ست که حتی یک مولکول از این ماده در محلول وجود ندارد. این عمل را تا ۶ ، ۱۲ ، ۳۰ ، ۱۰۰ و یا ۱۰۰۰ بار تکرار میکنند و جالب اینجاست که هر چه محلول رقیق تر میشود، خاصیت دارویی آن قوی تر میشود. هر چند که این موضوع موجب میشود که بسیاری به هومیوپاتی به دیده تردید بنگرند. داروهای هومیوپاتی به علت خواص خاص خود ممکن است در شرایط خاصی بی اثرشوند:مثل سرما و گرما ی زیاد. محیط نقش موثری در خراب شدن داروها دارد. از سوی دیگرقرار گرفتن در میدان مغناطیسی وسایل برقی نیز در بی اثر شدن دارو نقش دارند. نور زیاد و مستقیم خورشید نیز از عوامل موثر شناخته شدهاست. عطر و ادوکلن نیز نباید در کنار داروهای هومیوپاتی نگهداری شوند. یک شنبه 15 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 23:21 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
مظفرالدين شاه، چهارمين وليعهد ناصرالدين شاه، پنجمين فرزند ذكور او و پنجمين پادشاه سلسلهقاجار محسوب ميشود.1 او در 1231 ش. در اوايل سلطنت پدرش ناصرالدين شاه به دنيا آمد و مانند سه فرزند ذكور ديگر او كه بلافاصله پس از تولد، به عنوان وليعهد شاه معرفي شدند و در طفوليت در گذشتند، در 5 سالگي به ولايت عهدي برگزيده شد. 2 یک شنبه 15 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 23:20 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
روانشناسی یادگیری (Learning Psychology)
نقش یادگیری در همه صحنههای زندگی نمایان است. یادگیری تنها آموختن مهارتی خاص با مطالب درسی نیست؛ بلکه در رشد هیجانی ، رشد شخصیتی ، تعامل اجتماعی انسان دخالت دارد. انسان یاد میگیرد که از چه چیزی بترسد، چه چیزی را دوست بدارد و کجا چگونه رفتار کند. در واقع نوزاد از همان لحظه تولد درگیر فرآیند یادگیری میشود و این توانایی است که باعث پیشرفت و تفاوت روزانه او تفاوت انسانهای یک نسل از انسانهای نسل قبل از خودشان میشود. یادگیری همراه با "تغییر" است، به گونهای که بعد از کسب یادگیری موجود زنده (از جمله انسان) رفتارش (بیرونی یا درونی) به یک روش یا حالت جدید تغییر مییابد. این تغییر هم در رفتارهای ساده و هم در رفتارهای پیچیده دیده میشود. پایداری نسبی درست است که یادگیری همراه با تغییر است ولی هر تغییریادگیری محسوب نمیشود، بلکه تغییرات ناشی از یادگیری پایداری (Permanency) دارند؛ و تغییراتی که پایداری نداشته باشند را نمیتوان به یادگیری نسبت داد (نظیر تغییرات ناشی از مصرف دارو یا مواد ، هیجانها ، خستگی و... که پس از رفع اثر دارو ، موضوع هیجان یا رفع خستگی و...تغییرات نیز ناپدید میشوند). فردی که مسئله یا چیزی را یاد گرفته است تغییرات حاصل از آن را همواره با خود دارد و در مواقع لازم به اجرا در میآورد.
تواناییهای بالقوه یادگیری در فرد نوعی توانایی ایجاد میکند، بدین معنی که " تغییرات پایدار در رفتار" نتیجه تغییر در "تواناییها" است، نه تغییر در رفتار ظاهری. اگر طرف دیگر این تواناییها همیشه مورد استفاده قرار نمیگیرند بلکه بعضی مواقع بصورت بالقوه هستند و هر وقت موقعیت و فرصت استفاده فراهم شود؛ از حالت بالقوه خارج و به حالت بالفعل (عمل) در میآیند. مثلا فردی که دوچرخه سواری را یادگرفته است، اگر موقعیت دوچرخه سواری برای او فراهم نباشد این توانایی بصورت بالقوه در فرد باقی میماند و هر وقت موقعیت و فرصت دوچرخه سواری فراهم شود (مثلا یک دوچرخه در اختیار او قرار گیرد) این توانایی از بالقوه به بالفعل (حالت عمل) در میآید. این بدان معنی است که یادگیری هیچ وقت از بین نمیرود.
تجربه هر نوع تغییر در تواناییهای بالقوه زمانی یادگیری محسوب خواهد شد که بر اثر "تجربه" (Experience) باشند، یعنی"محرکها" (عوامل) بیرونی و درونی بر فرد (یاد گیرنده) تاثیر بگذارد (نظیر خواندن کتاب ، گوش دادن به یک سخنرانی ، زمین خوردن کودک و فکر کردن در باره یک مطلب و ...) بدین ترتیب تغییرات پایداری که در توانایی افراد بوسیله عواملی به غیر از تجربه بدست میآید یادگیری محسوب نمیشود. تغییرات پایدار غیر تجربهای بیشتر عوامل رشدی را دربر میگیرند (نظیر عضلانی شدن ، دندان درآوردن ، تغییرات بلوغ ، پیر شدن و ...).
یک شنبه 15 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 23:18 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
توجه به تاثیر اجتماع بر فرد و تعامل فرد و جامعه موضوعی نیست که بشر صرفا در قرن بیستم و با ظهور علم روان شناسی جدید به آن عنایت کرده باشد. بسیاری از فلاسفه و حکما از زمانهای بسیار دور موضوعات روان شناسی اجتماعی را به زبان خود و با روشهای مرسوم عصر خویش مورد بحث و بررسی قرار دادهاند. از نویسندگان غربی نزدیکترین آنان به عصر ما که در این راه کوشیدهاند، نام دانشمندان فرانسوی تارد و لوبون از همه بیشتر دیده میشود. یک شنبه 15 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 23:17 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
موضوعات مورد مطالعه در روان شناسی اجتماعی مسائلی مثل رقابت در گروه , ستیزه , همکاری , سبقت جویی , رهبری و بطور کلی کنشهای متقابل گروهی از اهم موضوعاتی است که در روانشناسی اجتماعی مورد بررسی واقع میگردد, بنابراین میتوان حیطه تحقیق در روانشناسی اجتماعی را در موارد زیر خلاصه نمود: · اثر جامعه در فرد از طریق اجتماعی شدن · اثر فرد بر جامعه از طریق پدیدههایی مانند رهبری · روابط میان افراد و کنشهای متقابل آنها در پدیدههایی مثل ستیزه , رقابت , سازگاری و ... .
یک شنبه 15 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 23:17 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
چنانکه در برخورد وی با ابن سینا میتوان این نکته را دریافت. در این دیدار با یکدیگر سه شبانه روز به خلوت سخن گفتند که کس ندانست. بعد از سه شبانه روز خواجه بوعلی سینا برفت، شاگردان او سؤال کردند که شیخ را چگونه یافتی گفت: هر چه میدانم، او میبیند. مریدان از شیخ سئوال کردند کهای شیخ بوعلی را چگونه یافتی گفت: هر چه ما میبینیم او میداند. بوسعید همچون حلقه استواری زنجیره سنتهای عرفانی قبل از خودش را به حلقه نسلهای بعد از خویش پیوند میدهد. وی تصوف را عبارت از آن میداند که: «آنچه در سرداری بنهی و آنچه در کف داری بدهی و آنچه بر تو آید نجهی.»با اینکه در روزگار حیاتش مورد هجوم متعصبان مذهبی بود و اتهام لاابالیگریهای او در همان عصر حیاتش تا اسپانیای اسلامی یعنی اندلس رفته بود. ابن خرم اندلسی در زمان حیات او در باب او میگوید: «شنیدهایم که به روزگار ما در نیشابور مردی است از صوفیان با کنیه ابوسعید ابوالخیر که گاه جامه پشمینه میپوشد، و زمانی لباس حریر که بر مردان حرام است، گاه در روز هزار رکعت نماز میگذارد و زمانی نه نماز واجب میگزارد نه نماز مستحبی و این کفر محض است. پناه بر خدا از این گمراهی.» با وجود این قدیس دیگری را نمیشناسیم که مردم تا این پایه شیفته او باشند و چهره او به عنوان رمز اشراق و اشراف بر عالم غیب به گونه نشانه و رمزی درآمده باشد آن گونه که بوعلی رمز دانش و علوم رسمی است. ابوسعید نسبت به دو صوفی قبل از خودش بایزید بسطامی و حلاج که در تاریخ عرفان مهمترین مقام را دارند، اراداتی خاص داشتهاست. وی در محیطی که اکثریت صوفیان، حلاج را کافر میدانستند و گروهی مانند امام قشیری در باب او با احتیاط و سکوت برخورد میکردند او را به عنوان نمونه عیار و جوانمردی میدانست که به گفته خودش در اسرار التوحید «درعلوم حالت در مشرق و مغرب کسی چون او نبود.»وی در فقه و کلام و منطق و حدیث و تفسیر و دیگر علوم رایج عصر از چهرههای ممتاز به شمار میرفتهاست. ابوسعید بزرگترین علمای عصر از قبیل ابوعلی زاهدبن احمدفقیه و قفال مروزی و ابوعبدالله خضری سالهای دراز به تحصیل علوم اشتغال داشتهاست. از جمع استادان او که بگذریم وی با عده زیادی از فقها و محدثین و ادیبان و شاعران عصر خود روابط دوستانه و عادلانه داشتهاست. نه تنها داستانهای اسرارالتوحید بلکه اسناد تاریخی غیرصوفیانه نیز گواهند بر اینکه علمای بزرگی چون ابومحمد جوینی پدر امام الحرمین که از بزرگترین علمای نیشابور در این عصر بود با وی روابط دوستی داشتهاست. بوسعید در تاریخ چهارم شعبان ۴۴۰ هجری در میهنه وفات یافت. مدفن وی در مشهد در برابر سرایش قرار دارد. شیخ را گفتند:(به شیخ ابوسعید ابوالخیر گفتند) " فلان کس بر روی آب میرود(راه میرود)! گفت: «سهل است(آسان است)! وزغی(قورباغه) و صعوهای(پرنده کوچک آوازخوان) نیز بروی آب میرود» گفتند که: «فلانکس در هوا میپرد!» گفت: «زغنی(نوعی پرنده از راستهٔ بازهاست) ومگسی در هوا بپرد». گفتند: "فلان کس در یک لحظه از شهری بشهری میرود. شیخ گفت: "شیطان نیز در یک نفس(یک لحظه) از مشرق بمغرب میشود(میرود)، این چنین چیزها را بس(بسیار) قیمتی(ارزش) نیست. مرد(انسان واقعی) آن بود(آن کس میباشد) که در میان خلق بنشیند و برخیزد وبخسبد(بخوابد) وبا خلق ستدوداد کند(معامله) وبا خلق در آمیزد(در ارتباط باشد) ویک لحظه از خدای غافل نباشد. هرمان اته، خاورشناس آلمانی او را یکی از مبتکرین قالب رباعی در ایران دانستهاست یک شنبه 15 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 23:15 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
هرمان اته، خاورشناس نامی آلمانی درباره شیخ ابوسعید ابوالخیر مینویسد: وی نه تنها استاد دیرین شعر صوفیانه بهشمار میرود، بلکه صرف نظر از رودکی و معاصرانش، میتوان او را از مبتکرین رباعی، که زاییده طبع است، دانست. ابتکار او در این نوع شعر از دو لحاظ است: یکی آن که وی اولین شاعر است که شعر خود را منحصراً به شکل رباعی سرود. دوم آنکه رباعی را بر خلاف اسلاف خود نقشی از نو زد، که آن نقش جاودانه باقی ماند. یعنی آن را کانون اشتعال آتش عرفان وحدت وجود قرار داد و این نوع شعر از آن زمان نمودار تصورات رنگین عقیده به خدا در همه چیز بودهاست. اولین بار در اشعار اوست که کنایات و اشارات عارفانه به کار رفته، تشبیهاتی از عشق زمینی و جسمانی در مورد عشق الهی ذکر شده و در این معنی از ساقی بزم و شمع شعله ور سخن رفته و سالک راه خدا را عاشق حیران و جویان، میگسار، مست و پروانه دور شمع نامیده که خود را به آتش عشق میافکند یک شنبه 15 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 23:15 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
هرمان اته، خاورشناس نامی آلمانی درباره شیخ ابوسعید ابوالخیر مینویسد: وی نه تنها استاد دیرین شعر صوفیانه بهشمار میرود، بلکه صرف نظر از رودکی و معاصرانش، میتوان او را از مبتکرین رباعی، که زاییده طبع است، دانست. ابتکار او در این نوع شعر از دو لحاظ است: یکی آن که وی اولین شاعر است که شعر خود را منحصراً به شکل رباعی سرود. دوم آنکه رباعی را بر خلاف اسلاف خود نقشی از نو زد، که آن نقش جاودانه باقی ماند. یعنی آن را کانون اشتعال آتش عرفان وحدت وجود قرار داد و این نوع شعر از آن زمان نمودار تصورات رنگین عقیده به خدا در همه چیز بودهاست. اولین بار در اشعار اوست که کنایات و اشارات عارفانه به کار رفته، تشبیهاتی از عشق زمینی و جسمانی در مورد عشق الهی ذکر شده و در این معنی از ساقی بزم و شمع شعله ور سخن رفته و سالک راه خدا را عاشق حیران و جویان، میگسار، مست و پروانه دور شمع نامیده که خود را به آتش عشق میافکند درباره وبلاگ موضوعات آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پیوندهای روزانه پيوندها
![]() نويسندگان
|
|||||||||||||||||
![]() |